شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

قیام «زن، زندگی، آزادی» – منصوره بهکیش

2022-10-05

نوشته ای دیگر از شورای ملی تصمیم

Comments

سخنرانی من در یادبود مهسا امینی و دیگر کشته شدگان قیام «زن، زندگی، آزادی» در کالج ترینیتی دوبلین در ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۲، با افزودن نکاتی در ابتدا و پاراگرافی در انتها.

سلام به همه حاضران،

من منصوره بهکیش، فعال جنبش زنان و جنبش دادخواهی در ایران هستم که به دلیل فعالیت‌هایم به حبس سنگین محکوم شده‌ام و از پنج سال پیش در سن ۶۰ سالگی به اجبار در دوبلین پناهنده شده‌ام. پنج خواهر و برادر من؛ یک خواهر و چهار برادرام و همسر خواهرم و برادر همسر برادرم که سوسیالیست و عضو یا هوادار سازمان فدایی خلق ایران بودند، در دهه ۶۰، همراه با چندین هزار فعال سیاسی دیگر توسط رژیم جنایت‌کار ایران با شکنجه‌های بسیار کشته شدند. کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ در جهان به جنایت علیه بشریت شناخته می‌شود.

ابتدا می‌خواهم صمیمانه ترین درودهای گرم خودم را همراه با عشق و سربلندی به تمامی زنان و مردان مبارز و مقاومی که شجاعانه زیر ظلم وحشیانه رژیم اسلامی ایران ایستاده اند و برای آزادی، عدالت و برابری می‌جنگند و از جان مایه می‌گذارند، بفرستم و برای همه‌ی آن‌ها بهترین‌ها را آرزو می‌کنم و امیدوارم به پیروزی دست یابیم.

من به خانواده مهسا امینی و سایر خانواده‌هایی که عزیزان‌شان توسط جمهوری اسلامی ایران کشته شده‌اند، صمیمانه و از اعماق جان تسلیت می‌گویم و شریک درد و دادخواهی‌شان هستم و هر کجا که بتوانم صدای حق‌طلبی و عدالت‌خواهی آن‌ها را بلند خواهم کرد.

من به این همه جسارت و شجاعت زنان در ایران افتخار می‌کنم و با تمام وجود آن‌ها را می‌ستایم که این‌چنین بی باک و مصمم در خیابان‌ها ایستاده اند. شعار اصلی آن‌ها در سراسر ایران «زن، زندگی، آزادی» است. آن‌ها با عزمی راسخ جلوی نیروهای امنیتی می ایستند و روسری‌های خود را از سر بر می‌دارند یا آن‌ها را در آتش می‌اندازند.

مبارزات و مقاومت‌های شجاعانه و خودجوش آن‌ها درس عبرتی برای بسیاری از فعالان سیاسی مردسالار ایران است که در این سال‌ها مبارزات زنان برای برابری و رفع تبعیض را نادیده گرفتند یا گفتند این مسئله اصلی ما برای پایان دادن به ظلم و بی عدالتی این رژیم نیست. اکنون می‌بینیم که زنان و مردان آگاه و شجاع ما در خیابان‌ها ایستاده اند و کشته، مجروح و دستگیر می‌شوند، اما حاضر نیستند که خیابان‌ها را ترک کنند، زیرا به خوبی می‌دانند که کسب آزادی و ایجاد تغییرات اساسی در جامعه برای پایان دادن به این حکومت ستمگر و مردسالار یا هر نوغ دیکتاتوری و مردسالاری دیگر، باید از طریق مبارزات مردمی و با حضور پر‌رنگ زنان و مردان برابری‌خواه، جنبش‌ها و انقلاب انجام شود، نه با لابی کردن قدرت‌ها یا برنامه‌ریزی از بالا برای تغییر رژیم.

زنان از پیگیرترین مبارزان راه آزادی، برابری و دادخواهی در ایران هستند. احتمالاً نام جمع‌های «مادران و خانواده‌های خاوران»، «مادران پارک لاله ایران»، «مادران آبان» و بسیاری از زنان و مادران مبارز ایران را شنیده‌اید که سال‌ها با این حکومت ستمگر پیکار و مبارزه می‌کنند و خسته نمی‌شوند. علیرغم اینکه بسیاری از آن‌ها بارها مورد بازجویی، دستگیری، شکنجه، آزار و اذیت و تهدید قرار گرفته و می‌گیرند و در حال حاضر برخی از آن‌ها در زندان هستند یا به زندان و شلاق محکوم شده‌اند و من یکی از آنها در تبعید هستم.

جنبش زنان ایران نیز همواره یکی از فعال‌ترین و پیگیرترین مبارزان راه آزادی و برابری در ایران بوده، زیرا همواره مورد تحقیر حکومت و مردسالاری حاکم بر جامعه بوده است. زنان در مقایسه با مردان تلاش بیشتری می‌کنند و همه چیز از جمله حقوق و تحصیل را با تبعیض دریافت می‌کنند. از نظر جنس و جنسیت مورد تحقیر دولت و جامعه قرار دارند: به خاطر ازدواج، طلاق، مسافرت، عدم تسلط بر بدن، حجاب اجباری و ساده ترین حقوق اجتماعی مورد تبعیض و تحقیر قرار می‌گیرند. زنان حتی توسط مردان خانواده خود یا زنانی که تحت حاکمیت پدرسالاری هستند، از حقوق انسانی خود محروم یا مدام تحقیر و شکنجه شده یا با خشونت کشته می‌شوند.

زنان در زندان‌ها نیز همواره تحت شکنجه و تحقیر جنسی و کلامی قرار می‌گیرند و به همین دلیل پیگیرترین مبارزان برای آزادی و برابری و عدالت اجتماعی هستند و این چنین شجاعانه می‌جنگند و از جان خود مایه می‌گدارند و شکی نیست که در هیچ کشوری، آزادی بدون رفع هرگونه تبعیض، به ویژه برای زنان به دست نخواهد آمد.

بیاید با هم متحد شویم!

اگر واقعاً خواهان آزادی، برابری و عدالت اجتماعی در سراسر جهان هستیم، هم اکنون زمان عمل برای ایجاد همبستگی جهانی و اتحاد بین جنبش هاست. بسیاری از زنان و مردان مبارز ایران جان‌شان را در کف دست خود گرفته و کشته شده‌اند و بسیاری در زندان‌ها هستند و بسیاری زیر سرکوب‌های شدید حکومت در خیابان‌ها ایستادگی می‌کنند. با تمام وجود و قلبم امیدوارم که ما هم بتوانیم اما و اگرها و ملاحظات را کنار بگذاریم و از جنبش “زن، زندگی، آزادی” در ایران حمایت کنیم و صدای‌شان را به گوش آزادی خواهان سراسر دنیا برسانیم و از آن‌ها دعوت کنیم که در همبستگی با مبارزات آزادی خواهی مردم ایران با ما متحد شوند.

زن، زندگی، آزادی  

سربلند، پایدار و پیروز باشیم

منصوره بهکیش

هشتم مهر ۱۴۰۱ / سی ام سپتامبر ۲۰۲۲

*******

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

برعلیه فراموشی

برعلیه فراموشی

گزارشی از وضعیت کنونی خانواده‌های دادخواه آبان ۱۳۹۸ در ایران و شرایط فعلی زندانیان سیاسی مرتبط با این اعتراضات گزارش زیر به بررسی وضعیت کنونی خانواده‌های دادخواه آبان ۱۳۹۸ در ایران و شرایط فعلی زندانیان سیاسی مرتبط با این اعتراضات می‌پردازد. این گزارش همچنین به تحلیل...

عدم موافقت با آزادی مشروط و مرخصی کارگر زندانی داود رضوی

عدم موافقت با آزادی مشروط و مرخصی کارگر زندانی داود رضوی

داود رضوی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد که در ۵ مهرماه سال ۴۰۱ با یورش ماموران امنیتی بازداشت و در بیدادگاه انقلاب به ۵ سال حبس محکوم شده است بعد از سپری شدن ۲۶ ماه از حبس، با پیگیری خانواده و خود ایشان برای آزادی مشروط و همچنین مرخصی، دادستان با آزادی...

نگرانی از وضعیت سلامتی ابراهیم مددی، کارگر زندانی

نگرانی از وضعیت سلامتی ابراهیم مددی، کارگر زندانی

ابراهیم مددی، از اعضای موثر سندیکای کارگران شرکت واحد، که از سال ۱۳۸۴ به دلیل فعالیت در دفاع از حقوق کارگران بارها بازداشت و زندانی شده است، در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ مجدداً بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. مددی پیش‌تر به خاطر نقشش در بازگشایی سندیکا با اتهاماتی مانند...

0 Comments

0 Comments