شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

حسادت و سیاست، مسعود نقره کار

2022-08-07

نوشته ای دیگر از مسعود نقره کار

Comments

حسادت (رشک، چشم تنگی) به عنوان پدیده‌ای احساسی – هیجانی از کنش‌ها و واکنش‌های روانی و رفتاری انسان است. حسادت ریشه دراین فکر و نگاه دارد که چرا دیگری یا دیگران چیزی دارند که من ندارم. حسادت تمایل به مقایسه کردن نسبت به دیگری یا دیگران است، مقایسه‌ای که خود آزار و دیگر آزار است، چنین ویژگی‌ای سبب می‌شود انسان حسود هیچ وقت آرامش نداشته باشد و مدام از پیشرفت‌ها و داشته‌های دیگران رنج ببَرد. مقایسه فردی و اجتماعی می‌تواند عامل محرکی برای پیشرفت باشد اما در حسادت عاملی بازدارنده و مخرب است. در مورد این ” گناه مرگ آور” که عده‌ای پادزهر افسردگی در حسودان می‌دانند ضرب المثل‌های بسیار وجود دارد: (حسود هرگز نیاسود)، (حسود از نعمت حق بخیل است و بنده بی گناه را دشمن می‌داند)، (نه می‌خواهم خدا گوساله را به همسایه‌ام بدهد و نه ماده گاو را به من).

غبطه خوردن را گاه مترادف حسادت می‌آورند، اما غبطه خوردن یک احساس مثبت است که می‌تواند به رشد و پیشرفت انسان کمک کند. حسادت به ندرت عاملی رقابتی و محرک برای بهتر شدن، رشد و پیشرفت است، و بیشترآن را مخرب و زیان آور دانسته‌اند، احساسی منفی برای کسی که حسادت می‌کند (حسود) و هم شخصی که مورد حسد است، در چنین حالتی حسود به تخریب و تحریف و تا حد حذف و نابودی فرد یا افراد مورد حسادت پیش خواهد رفت. میان حسادت و نگرانی و دلواپسی نیز پاره‌ای ویژگی‌های مشابه مطرح شده است اما این سه تفاوت‌ها دارند.

حسادت ناشی از احساس ناامنی ست، حسی که ریشه در دوران کودکی و زمانه شکل گیری شخصیت فرد دارد. برای بروز حسادت دلائل متعدد بر شمرده‌اند، گفته‌اند دلائل بیولوژیک و بیو کمیکال در بروزاین اختلال ثابت نشده است، بیشترین روانشناسان و جامعه شناسان عوامل محیطی (خانوادگی و اجتماعی) به ویژه تجربیات کودکی و شخصی را عامل بروز حسادت دانسته‌اند. برای نمونه در خانواده اگر به یکی از کودکان بیشتراز دیگران محبت و توجه شود، در کودکی که کمتر محبت و توجه می‌بیند حس حسادت تقویت می‌شود..
حس بیهوده و بی ارزش بودن، حس سرخوردگی، حس فقدان عزت و اتکا به نفس تقویت کننده حسادت‌اند. حسادت منفی و مخرب گاه با تظاهر و نقاب عزت نفس بالا و فروتنیِ کاذب خود نمائی می‌کند اما حسود با بروز حس و هیجان و رفتار تخریب گرانه و تحریف کنندۀ نسبت به فرد یا افراد مورد حسادت به سرعت نقاب از چهره و رفتارش بر داشته می‌شود. گفته شده است “ریشه حسادت ترس و ریشه ترس، نا امنی ست”، ترس از دست دادن چیزی که برای فرد ارزش دارد می‌تواند سرچشمه حسادت شود.
حسود اگر بپذیرد و باور کند که مبتلا به حسادت است گام در راستای بهبودی خود بر داشته است، آگاهی به این اختلال آغاز مدیریت حسادت مخرب و تحریف کننده و تقویت عزت نفس است، و این به یافتن راه بر قراری رابطه سالم با فرد و افراد کمک می‌کند. حسود خود شناس نیست، بهمین خاطر حسرت خورِ موقعیت دیگران است. حسود اگر بتواند کمبودهایش را بفهمد و با آن‌ها کنار بیاید با آرامش بیشتری زندگی خواهد کرد اما اگر عامل کمبودهایش را دیگران بپندارد حسادتی مخرب را دامن خواهد زد.
حسادتی که اختلال در روابط فردی و عاطفی ایجاد کند می‌باید درمان شود. حسادت حتی می‌تواند عامل بروز اختلال‌های فیزیکی (جسمی) شود.

حسد سیاسی

رابطه بین حسادت و سیاست، حسادت و قدرت، حسادت و عدالت، حسادت و رقابت، حسادت و منفعت طلبی، حسادت و تبلیغات، حسات و نوع دوستی از مباحث و مسائل مورد بحث روانشناسان و جامعه شناسان بوده و هست.
حسادت را ناشی از تفاوت‌ها دانسته‌اند و برخی براین باورند که با از میان برداشتن بی عدالتی‌ها و تفاوت‌ها ریشه کن خواهد شد، برخی اما گفته‌اند تفاوت‌ها می‌توانند یکی از عوامل بروز حسادت باشند اما در بروز اختلال حسادت عوامل روانی و رفتاریِ فردی و اجتماعی نقش دارند. حسادت را برخی تجربه بی عدالتی در جامعه دانسته‌اند و ناشی از این پرسش که بر اساس چه قانون اجتماعی‌ای عده‌ای بیش از ” من ” دارند. در این میانه واکنش انسانی و عدالت خواهانه در مقابل بی عدالتی‌های اجتماعی و اقتصادی را می‌باید از واکنش ناپسند و بیمارگونه حسادت جدا کرد.
حسادت در فرهنگ و جوامع مختلف ویژگی‌ها و معانی خاصی دارد. نظام‌های سیاسی و تبلیغاتی به اشکال مختلف از وجود چنین ناهنجاری‌ای در فرد و جامعه بهره می‌برند. سرمایه داری از حس حسادت، به مانند حس رقابت جهت منفعت بیشتر استفاده می‌کند.
حسادت در سیاست با ویژگی اغواگرانۀ قدرت نیز در می‌آمیزد و سبب بروز روابط سیاسی مخرب و نا مناسب بین افراد و در جامعه می‌شود. برخی حضور پدیده حسادت در عرصه سیاست را نه فقط در مناسبات فردی و جمعی، که به سطح کلان مناسبت سیاسی و روابط بین کشورها نیز تسری داده‌اند و آن را عامل بروز بسیاری از اختلاف‌ها و تنش‌های سیاسی و حتی جنگ هایی بزرگ دانسته‌اند.
حسادت در میان سیاسیون به گرایش و تمایل به استفاده از خشونت زبانی کشیده می‌شود، گرایش و تمایلی آلوده به تنفر و کینه‌جویی که در برابر و تقابل با رقابت سالم و سازنده قرار می‌گیرد و انگیزه‌ای برای جاه طلبی می‌شود. حسادت سیاسی حسی ست که از در هم آمیختگی خشونت و شکست شکل می‌گیرد، مجموعه‌ای از احساس‌ها، انگیزش‌ها و افکاری که در گفتار و رفتار حسود سیاسی خود را نشان می‌دهد. ضعفی که حسود سیاسی احساس می‌کند به شکل خشونت زبانی به قربانی حسادت‌اش منتقل می‌کند و این مانع از رنج بیشتر او از شکست می‌شود. حسودِ سیاسی درون و برون‌اش بوی طرد شدگی و گند دروغ می‌دهد. حسد سیاسی توام با دروغ گوئی، مردم فریبی، عصبانیت، و گاه افسردگی همراه است، حس و هیجانی پیچیده که با زود رنجی، خشم، خصومت، ناتوانی، آسیب پذیری، ترس و آشفتگی همراه ست، حس هایی که تاثیرات منفی بر زندگی حسود سیاسی می‌گذارند.
حسد سیاسی را به وضوح درفکر و رفتار بسیاری از کنشگران سیاسی ایرانی، به ویژه در متوهمانی که خود رهبر پندار و خود گُنده بین هستند می‌توان دید، اختلالی که از عوامل پراکندگی، عدم همکاری و نزدیکی فعالان و جریان‌های سیاسی و اجتماعی شده است. شاهدیم که حسود سیاسی به جریان‌های سیاسی، شخصیتی سیاسی و فرهنگی، به ویژه رقیبی که به علت داشتن ویژگی‌ای مورد احترام واقع می‌شود، حسادت می‌ورزد. حسود سیاسی می‌پندارد حق او را فردی که مورد حسادت قرار گرفته خورده است و گاه با خشونت زبانی و حتی رفتاری به فرد مورد حسادتش حمله می‌کند. مذبوحانه تلاش می‌کند محبوب القلوب و زینت المجالس باشد اما فکر و رفتارش سرانجام نفرت المجالس‌اش می‌کند. خود را مظلوم و فروتن جا می‌زند اما فروتنی‌اش کاذب و دورغین است. حس آزار دهنده بی ارزش بودن و ضعف در برابرکسی که رقیب می‌داند به حسادتی خشن سوق‌اش می‌دهد.
تخریب و تحریف و به خطر انداختن موقعیت، و ترور شخصیت فرد مورد حسادت از ویژگی‌های حسود سیاسی است.

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

بسترها و راهکارهای اجتماعی برای تحقق دموکراسی در جامعه استبدادی ایران کدامند؟

بسترها و راهکارهای اجتماعی برای تحقق دموکراسی در جامعه استبدادی ایران کدامند؟

سروش آزادی سرآغاز بسترهای دموکراسی در جامعه استبدادی ایران به عواملی که در همپوشانی زمانی بین «کنش اجتماعی و فروپاشی رژیم غیر دموکراتیک» عمل می کنند، گفته می شود که در یک فرایند اجتماعی- تاریخی باعث نهادینه شدن دموکراسی می گردند. برخی از این عوامل که به تسهیل دموکراسی...

نامه سرگشاده عباس_واحدیان از زندان جهنمی وکیل آباد به جناب آقای گوترش، دبیرکل محترم سازمان ملل متحد

نامه سرگشاده عباس_واحدیان از زندان جهنمی وکیل آباد به جناب آقای گوترش، دبیرکل محترم سازمان ملل متحد

جناب آقای گوترش، دبیرکل محترم سازمان ملل متحد درود بر شما درود گرم و صمیمانه خود را از پشت دیوارهای بلند زندان مرکزی مشهد معروف به وکیل‌آباد، نثار جنابعالی و همه اعضای محترمی که نمایندگان ملت‌های آزاد خود هستند تقدیم می‌دارم. در نوجوانی وقتی برای اولین بار معنای...

خودکشی ِ”فرشتگان نجات” مسعود نقره کار

خودکشی ِ”فرشتگان نجات” مسعود نقره کار

خودکشی پزشکان، به ویژه پزشکان زن، پرستاران و کادرهای بهداشتی و درمانی افزایش یافته است. پرسش این است که چه عواملی سبب می شوند تا کسانی که برای حفظ سلامت و جان بیماران شان سوگند یاد کرده اند، جانِ خویش بگیرند؟ چرا نجات دهندۀ جان بسیارانی ازاقدام کنندگانِ به خودکشی، خود...

0 Comments

0 Comments