شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

گزارش گاردین از «کشتارگاه انسانی» رژیم اسد

2024-12-11

نوشته ای دیگر از ... the writer

Comments

گاردین به زندان صیدنایا دسترسی پیدا کرده است، جایی که شایعه شده زندانیان در زیر زمین گرفتار شده‌اند – و بستگان ناامید منتظر شنیدن خبری هستند.

در حاشیه شهر، دری کشف شده بود. آن‌سوی این در، مجموعه‌ای وسیع زیرزمینی با پنج طبقه عمق وجود داشت که آخرین زندانیان رژیم اسد در آن گرفتار شده بودند و برای نفس کشیدن تقلا می‌کردند.

ماشین‌ها به سمت زندان صیدنایا، که مردم محلی آن را «کشتارگاه انسانی» می‌نامند، به راه افتادند. این زندان بدنام‌ترین مرکز شکنجه در شبکه گسترده بازداشتگاه‌های رژیم اسد در سوریه است. خبرنگار گاردین در حالی که ترافیک متوقف شده بود و شایعات بین افرادی که از پنجره ماشین‌هایشان با هم صحبت می‌کردند رد و بدل می‌شد، این صحنه را دنبال کرد: ۱۵۰۰ زندانی در زیر زمین گرفتار شده بودند و نیاز به نجات داشتند؛ شاید عزیزان شما نیز در میان آن‌ها باشند. ماشین‌ها کنار جاده رها شدند و مردم شروع به پیاده‌روی کردند.

جمعیتی که با نور هزاران چراغ موبایل روشن شده بود، از دروازه‌های مجموعه زندان عبور کردند؛ دروازه‌هایی که تا پیش از تسلط شورشیان بر این مرکز در اوایل روز یکشنبه، تنها ورود به آن‌ها ممکن بود، نه خروج. خانواده‌ها برای گرم شدن، در محوطه زندان دور آتش حلقه زده بودند، در حالی که چشم به درهای زندان دوخته بودند تا شاید چهره‌ای آشنا در میان خارج‌شدگان ببینند.

جنگجویان شورشی سعی کردند مانع ورود مردم به داخل زندان شوند و تیرهای هوایی شلیک کردند – اما جمعیت بی‌توجه به این کار به سمت جلو حرکت کرد.

در داخل، مردم در این مجموعه پرپیچ‌وخم سرگردان بودند، از سلولی به سلول دیگر می‌رفتند و به دنبال هر سرنخی بودند که بتواند آن‌ها را به محل احتمالی بستگان و دوستانشان هدایت کند. آن‌ها در تلاش بودند تا به بخش مخفی زیرزمینی، که آن را «بخش قرمز» می‌نامیدند، برسند، زیرا نگران بودند زندانیان از گرسنگی در حال تلف شدن و از کمبود هوا در حال خفگی باشند.

«سه نفر از خانواده من گم شده‌اند. به ما گفتند که چهار طبقه زیر زمین وجود دارد و مردم در حال خفگی هستند – اما نمی‌دانیم کجا است.» احمد شنین این را در حالی گفت که در راهروهای زندان به جستجو مشغول بود.

«آن‌هایی که از اینجا بیرون آمدند، شبیه اسکلت بودند. پس تصور کنید آن‌هایی که زیر زمین هستند، چه وضعی دارند.» شنین ادامه داد.

این زندان ظاهراً به‌گونه‌ای طراحی شده بود که حس گم‌گشتگی را القا کند. در مرکز آن یک راه‌پله مارپیچ قرار دارد که از طبقه همکف به نظر بی‌پایان می‌رسد. این راه‌پله با نرده‌های فلزی محصور شده و در آن‌سوی نرده‌ها، درهای فلزی بزرگی وجود دارد که هر کدام به یکی از سه بخش این مجموعه منتهی می‌شوند. به گفته جنگجویان شورشی، هر بخش به نوع خاصی از شکنجه اختصاص داشت. هیچ پنجره‌ای به دنیای بیرون وجود ندارد.

روز یکشنبه، مردم دور راه‌پله فلزی سرگردان بودند، از درهای مختلف وارد و خارج می‌شدند، اما همیشه به مرکز بازمی‌گشتند. جنگجویان شورشی نیز اطلاعات بیشتری نداشتند. یکی از آن‌ها بالاخره نقشه‌ای پیدا کرد و جمعیت دور او حلقه زدند، در حالی که او به سند کاغذی نیم‌متری با خط‌و‌نوشته‌های پیچیده و تقریباً ناخوانا خیره شده بود.

سلول‌های تنگ و کوچک پر بودند از پتوها و لباس‌هایی که زندانیان صبح همان روز، زمانی که توسط شورشیان آزاد شدند، رها کرده بودند. در برخی از دیوارها سوراخ‌هایی ایجاد شده بود که نشان می‌داد زندانیان بیشتری در آنجا چپانده شده بودند. ویدئوهایی نشان می‌دهند که شورشیان روز یکشنبه زندانیان زن را آزاد کردند، زنانی که نیاز به تشویق داشتند تا از سلول‌هایشان خارج شوند، زیرا باور نمی‌کردند واقعاً آزاد شده‌اند.

سلول‌های باریک، که عرضشان تنها چند متر بود، بیش از یک دوجین نفر را در خود جای داده بودند، به‌گونه‌ای که حتی فضایی برای دراز کشیدن باقی نمی‌ماند. به گفته گروه‌های حقوق بشری، فریادهای زندانیانی که تحت شکنجه قرار داشتند، در راهروهای زندان طنین‌انداز می‌شد.

طبق گزارش عفو بین‌الملل، تا ۲۰,۰۰۰ زندانی در صیدنایا نگهداری می‌شدند. اکثر آن‌ها پس از محاکمات سری و نمایشی که فقط چند دقیقه طول می‌کشید، زندانی شده بودند. بازماندگان این زندان از ضرب‌وشتم‌های روزانه و شکنجه‌های وحشیانه توسط نگهبانان زندان، از جمله تجاوز جنسی، شوک الکتریکی و دیگر انواع شکنجه، روایت می‌کنند. بسیاری از زندانیان زیر شکنجه جان خود را از دست می‌دادند.

محوطه زندان صیدنایا و گروهی از بازداشت‌شدگان در دوره اعتراض‌های بهار عربی

بازماندگان می‌گویند که نگهبانان قاعده‌ای برای سکوت مطلق در زندان وضع کرده بودند. اگر زندانیان نمی‌توانستند حرف بزنند، دست‌کم می‌توانستند بنویسند. دیوارهای سلول‌ها پر از پیام‌های دست‌نویس و حک‌شده بود. یکی از این پیام‌ها می‌گوید: «بس است، دیگر کافی است. فقط مرا ببر.»

تکه کاغذ دیگری که روی زمین پیدا شده بود، پاره و لگدمال شده، مرگ یک زندانی را با جزئیات شرح می‌داد. به نظر می‌رسید که این یادداشت توسط یک زندانی دیگر نوشته شده باشد که مشتاق ثبت مرگ دوستش بوده است.

این یادداشت که توسط یک زندانی ۶۳ ساله با امضای «محمد عبدالفتاح الجاسم» نوشته شده بود، می‌گفت که او دیده است زندانی دیگری – که نامش خوانا نبود – در حین حمله‌ای عصبی زمین خورد و سرش به جایی برخورد کرد. او در این یادداشت شماره تلفنی گذاشته بود تا کسی که آن را پیدا می‌کند تماس بگیرد. وقتی خبرنگار گاردین به شماره تماس گرفت، کسی پاسخ نداد.

در هرج‌ومرج فرار از زندان، خانواده‌هایی که به دنبال بستگانشان بودند، سوابق زندان را برداشتند. هر دفترچه ثبت که مملو از اسامی و جزئیات دیگر بود، از زندان خارج می‌شد و گروه‌هایی از مردم گرد آن جمع می‌شدند تا ببینند آیا اسمی آشنا در میان آن‌ها هست یا نه. گروه‌های حقوق بشری هشدار دادند که این سوابق باید به شکلی منظم حفظ شوند تا بتوان سرنوشت حدود ۱۳۶,۰۰۰ نفری را که توسط رژیم اسد بازداشت شده‌اند، مستند کرد.

فریادهایی از داخل زندان به گوش رسید و مردم شروع به دویدن کردند. کسی دری را شکسته بود و گفت که صدایی از پایین شنیده است. جنگجویان برای آرام کردن جمعیت فریاد می‌زدند، در حالی که صدها نفر مشتاق بودند ببینند چه کسی ممکن است در پایین باشد. آن‌ها شروع به کار کردند، صدای برخورد بیل با قفل در سراسر این قلعه فلزی طنین‌انداز شد.

دفاع مدنی سوریه روز دوشنبه بیانیه‌ای منتشر کرد و اعلام کرد که با وجود جستجوی فشرده در این مجموعه، هیچ زندانی گرفتار در زیرزمین پیدا نکرده‌اند. آن‌ها هشدار دادند که مردم امید بیهوده نبندند، زیرا شایعات و اطلاعات نادرست در حال انتشار است.

برای بسیاری، صیدنایا آخرین امید برای یافتن عزیزان گمشده‌شان بود. یامن العلای، یک جوان ۱۸ ساله از حومه دمشق که از صیدنایا خارج می‌شد، گفت که از زندانی به زندان دیگر رفته است و به دنبال عمویش می‌گردد که در سال ۲۰۱۷ ناپدید شده بود.

او گفت: «امروز رسیدیم و جستجو کردیم و جستجو کردیم، اما چیزی پیدا نکردیم. آن‌هایی که در بخش قرمز هستند، هنوز پیدا نشده‌اند.» او قول داد که صبح دوباره بازگردد.

وقتی مردم در ساعات پایانی شب صیدنایا را ترک می‌کردند، هزاران نفر دیگر هنوز از دمشق به سمت زندان می‌آمدند. مردی که در حال ورود بود، از مردی که در حال خروج بود، پرسید: «کسی را پیدا کردی؟ کسی جدید بیرون آمد؟» مرد با صدایی آرام پاسخ داد: «نه، اما امیدواریم فردا.»

برگفته ای از سایت ایران امروز، ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

گزارش خبری:

گزارش خبری:

«افشاگر» آرشیو شکنجه سوری هویت خود را برای «الشرق الأوسط» فاش کرد «شاهد دوقلوی قیصر» گفت: خون قربانیان با سقوط اسد پیروز شد.. او نسبت به نادیده گرفتن عدالت توسط حکومت جدید هشدار داد برای سال‌ها، جهان این دو نفر را فقط با نام‌های «قیصر» و «سامی» می‌شناخت. این دو نام از...

افزایش حداقل ۴۰ درصدی نرخ سبد معیشت

افزایش حداقل ۴۰ درصدی نرخ سبد معیشت

گزارش خبری   «داده‌ها و برآوردها نشان می‌دهد در چهار پنج ماه اخیر، هزینه‌های زندگی، حتی سبد حداقلیِ مبتنی بر خوراکی‌ها، حداقل ۴۰ درصد گران شده است، در برخی بخش‌ها گرانی حتی از این هم بیشتر است.» به نظر می‌رسد بمب آزادسازیِ قیمت‌ها قوی‌تر و پرصداتر از همیشه ترکیده است...

گزارش خبری

گزارش خبری

مادر نفس حاجی شریف از ابعاد پنهان پرونده برخورد با دخترش می گوید زمانی که شکایت کردم، نگاه عاقل اندرسفیهی به من انداخت و گفت: «زنگ زدی ۱۹۷؟ حالا بدو زنگ بزن ببین چی‌کار برات می‌کنه؟ فکر کردی گوش ما رو می‌برن؟» نه تنها نگران برخوردهای حقوقی و قضایی نبودند، بلکه مرا...

0 Comments

0 Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *