شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

مروری بر مطالب تحلیلی مرتبط با سالگرد جنبش زن زندگی آزادی

2023-09-13

برای فهم درست از وقایعی که در مناسبت سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی و قتل دختر ایران «مهسا (ژینا) امینی» که در بیدادگاه نهادهای نظامی رژیم جمهوری اسلامی صورت گرفت، نیاز به واکافی و مداقعه در سطوح مختلف خبری است. تا جوششی که در زیر پوسته جنبش در حال قلیان است، بالا بیاید و مورد تامل راهبردی قرار گیرد. آتش زیر خاکستری که در حوزه های متعدد اجتماعی،‌ نفی حاکمیت استبداد دینی را فریاد می کند و در پی نظم تازه ای از دموکراسی، آزادی و برابری برای آینده ایرانزمین است.

حداقل طی یکسال گذشته هزاران تحلیل و خبر و گزارش خبری از وضعیت اجتماعی بروی رسانه های داخل و خارج از کشور منتشر شده، که گویای تاثیرات ژرف و شگرفی است که این جنبش بر تمام سطوح مختلف اجتماعی گذاشته و در حال بالا آمدن است. بی تردید آنچه که در این فرایند بعنوان پاسخ اصلی بینندگان و شنوندگان و خوانندگان رویکردهای کنونی به این تحولات تفسیر می شود، تاکید جنبش بر شعارمحوری «عبور کامل از حکومت جمهوری اسلامی» است. اما تحقق این شعار نیاز به ابزار درخور و آزادی سازی پتانسیل مبارزاتی، همراه با همسازی ستونهای مبارزه «نیروهای اجتماعی، سازماندهی، برنامه، هماهنگی و ساختار» دارد.

در این رابطه گروه خبر شورای ملی تصمیم به بازخوانی مجموعه مطالب تحلیلی و خبری که می تواند بر روشن شدن تحولات کنونی موثر باشد، و نقش مهمی بر تحلیل عبور از جمهوری اسلامی ارائه دهد، اقدام می نماید. طبیعتا انتشار این مطالب بصورت گزینشی و بخشی از هر مطلب طولانی است تا امکان بازنشر آن میسر گردد. ما با ذکر منبع خبر و نویسندگان آن شما را دعوت به مطالعه کامل مطالب فوق می کنیم. در آخر این توضیح لازم است که نظرات نویسندگان مطالب، الزاما مورد تائید گروه خبر کمیسیون رسانه نمی باشد.

کارگروه خبر شورای ملی تصمیم

۲۲ شهریور ۱۴۰۲

۱۳ سپتامبر۲۰۲۳

فرودستی و لحظه‌ی انقلابی ژینا

جنبش ۱۴۰۱ با ویژگی‌هایی همراه بوده که در ابتدا متناقض به نظر می‌رسند(۱). یکی از این ویژگی‌ها شکل‌گیری همزمان جنبش در مرکز و پیرامون است. همزمان با تهران و شهرهای دیگری در مراکز استان‌ها، کردستان و بلوچستان نیز در این اعتراضات نقش جدی ایفا کردند. ممکن است تصور شود که در اعتراضات ۹۶ و ۹۸ نیز اعتراضات بُعد ملی داشتند و همه‌ی شهرها را دربر گرفتند. این پاسخ تا حدودی درست به نظر می‌رسد، اما نکته‌ای که جنبش اخیر را از اعتراضات پیشین متمایز می‌کند این است که اعتراضات پیشین بیشتر اقتصادی بودند و حول و حوش موضوعات اقتصادی مانند گرانی و افزایش قیمت بنزین رخ داده بودند، موضوعاتی که این پتانسیل را داشتند تا گروه‌های فراوانی را به‌هم پیوند بزنند. اما اعتراضات اخیر، حداقل در ظاهر، کمتر بُعد اقتصادی داشتند و محور کلیدی که گروه‌ها را به‌هم پیوند می‌داد موضوع «زنان» بود. نکته‌ی مهم‌تر دیگر این است که در تهران این اعتراضات نه در میدان‌ها یا خیابان‌های پایین شهر، که عمدتاً در مناطق به‌نسبت مرفه‌نشین رخ دادند. در جاهایی مانند نارمک، ستارخان، تهران‌پارس، ونک و سعادت‌آباد. چگونه می‌شود که مناطق به‌نسبت مرفه‌نشین تهران همراه معترضانی در فقیرترین و محروم‌ترین استان‌ها به خیابان بیایند؟ این همراهی در نوع خود ـ و حداقل در تاریخ پس از انقلاب ـ بی‌نظیر است….

۱-  نسخه اول این مقاله در نشست انجمن کوی ارم شیراز ارائه شده است.

عقیل دغاقله

العربیه- یکشنه ۱۰ سپتامبر ۲۳

چه‌گونه جنبش زن، زندگی، آزادی مستندسازی نقض حقوق بشر را متحول کرد

نزدیک به یک سال از شکل‌گیری جنبش «زن، زندگی، آزادی» که با اعتراضات بی‌سابقه به کشته شدن «ژینا (مهسا) امینی» در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی جمهوری اسلامی آغاز شد، می‌گذرد. در این مدت، در مطالبات جامعه ایرانی، شیوه‌های مبارزه، نوع رابطه و برخورد مردم با حکومت تحولاتی اساسی رخ داده است. 

یک انقلاب حقوق بشری

اما این جنبش اعتراضی، در کنار خیزش اعتراضی آبان ۱۳۹۸، فرایندهای دیگری، از جمله فرایندهای خبررسانی، ثبت، مستندسازی نقض حقوق بشر و هم‌چنین فرایندهای حمایت‌گری را نیز عمیقا تحت تاثیر قرار داده و مسیری تازه گشوده است. 

انقلابی که در واکنشی خشمگین به کشته شدن مهسا امینی به خاطر حجاب اجباری و در اعتراض به زیر پا گذاشتن حق انتخاب و کرامت انسانی آغاز شد، با شعار مرکزی زن، زندگی، آزادی به یک انقلاب حقوق بشری تمام عیار بدل شد. هر یک از کلیدواژه‌های این شعار به یکی از وجوه بنیادین نظام حقوق بشر اشاره دارند؛ «زن» به نمایندگی از تمامی گروه‌هایی که به اشکال مختلف مورد تبعیض قرار می‌گیرند و بزرگ‌ترین گروه اجتماعی تحت ستم در ایران. «زندگی» به عنوان بنیادین‌ترین حق بشری که برخورداری از تمامی حقوق دیگر به تضمین و محافظت از این حق بستگی دارد و نهایتا «آزادی» که متضمن کرامت انسانی و ویژگی ذاتی زیستی شرافتمندانه و محترمانه است….

ایران وایر-  امید شمس

۲۷ مرداد ۱۴۰۲

در آستانه‌ی یکسالگی «زن، زندگی، آزادی»

در آستانه‌‌ی یکسالگی جنبش «زن، زندگی، آزادی» جامعه‌ی ما هم‌چنان در تب و تاب است. یک سال قبل، بعد از قتل مهسا (ژینا) امینی توسط گشت ارشاد، جنبشی در گرفت که سیمای جامعه‌ی ما را دگرگون ساخت. هر چند بعد از ماه‌ها برآمد سراسری در اقصی نقاط کشور از حضور خیابانی آن کاسته شد، اما تاثیرات ماندگار آن هم چنان پابرجاست. ایستادگی مردم در برابر تقلاهای حکومت برای بازگشت به دوران قبل از این جنبش به‌ جائی نرسیده و استواری در دفاع از دستاوردهای تاکنون این جنبش همه‌گیر شده است. اقتدار رژیم در برابر مردم شکسته شده، گشت ارشاد به گور سپرده‌ شده و تقلاها برای احیای آن در خیابان‌ها در مجامع عمومی، با تمامی ترفند‌هائی که حکومت به کار می‌بندد، به جائی نرسیده و این خود به موضوع تقابل عمومی مردم با حکومت تبدیل شده است….

هراس حکومت از برآمد قوی‌تر جنبش قابل رویت است. اقداماتی که حکومت در این عرصه و برای پیشگیری از برآمد مجدد جنبش در پیش گرفته، هیچ کدام کارساز نبوده، تصویب قوانین جدید، تهدید مردم به زندان، پلمپ کسب و کارها، اخراج و محرومیت دانشجویان از تحصیل و غیره، موفقیتی در بر نداشته است. ایستادگی در برابر سرکوب خشن حکومت، ترس زدائی از سرکوب را شتاب بیشتری داده است و  زنان ایران توانسته‌اند در فضای عمومی و بسیاری از مکان‌ها، خواست خود در آزادی پوشش را به رژیم تحمیل کنند….

تارنمای به پیش- مسعود فتحی

۱۰ آگوست ۲۳

آیا جنبش «زن، زندگی، آزادی» با جنبش زیست‌‌محیطی درهم‌تنیده بود؟

آیا جنبش «زن، زندگی، آزادی» به جنبش‌های زیست‌محیطی در ایران پیوست؟ اهمیت این پیوستن در کجاست؟ آیا انقلابی زیست‌محیطی در ایران ممکن است؟ جنبش «زن، زندگی، آزادی» با شعاری آغاز شد که می‌توانست این جنبش را با مطالبات و جنبش‌ زیست‌محیطی در ایران پیوند زند. «زندگی» دومین واژه شعار این جنبش بود که بارها فریاد شد و هنوز طنین می‌افکند.

اگر زندگی را صرفا به سبک زندگی و معیشت تقلیل ندهیم، زندگی آن نیرو و کُلّی است که ما جزئی از آن هستیم. زمین و هرآنچه به ما ارزانی شده و هوایی که تنفس می‌کنیم اگر دچار بحران باشند، ما دچار بحران می‌شویم. جمهوری اسلامی از آغاز تا کنون نه تنها اکثریت شهروندانش را سرکوب و استثمار کرده است، بلکه زیست‌بوم و تمام سرمایه‌های طبیعی خاک این سرزمین را نیز استثمار و آنها سوءاستفاده کرده است.

تخریب محیط زیست با تخریب معیشت بومیان رابطه‌ای مستقیم دارد. حاکمیت با استثمار منابع طبیعی و رشد ناپایدار و غیرمسئولانه در برخی از استان‌ها، نه تنها رودخانه‌ها و تالاب‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌ها و مراتع و حیات وحش و هوای پاک آن مناطق را تخریب و نابود کرده، بلکه زندگی روزانه و معیشت بومیان را نیز به خطر انداخته و بسیاری از آنها را وادار کرده است که به خیل عظیم حاشیه‌نشینان در شهرها و استان‌های دیگر افزوده شوند….

نسیم روشنایی ــ رادیو زمانه

۱۴ شهریور ۱۴۰۲

انقلاب مهسا؛ پادزهر شرنگ کشنده جمهوری اسلامی

امسال در ايران، روز جهانی زن، هشت مارس، در روند جنبش انقلابی “زن، زندگی، آزادی” فرا رسید؛ جنبشی که در آن واحد بيانگر تداوم و گسست است و اساسا همين کيفيت بدان معنای انقلابی می‌بخشد، حتی اگر سرنگونی حکومت در چشم‌انداز نزديک تحقق نيابد. کدام تداوم و کدام گسست و با چه تبعات اجتماعی و سياسی؟ برای پاسخگویی به اين پرسش می‌بايد خيزش “زن، زندگی، آزادی” را در متن تحولات اجتماعی و تاريخی ايران مشاهده کنيم. با نگاه از اين زاويه چه می‌بينيم؟

در نمای نزديک، با نگاهی به دو دهه گذشته، از يکسو، ربط و رابطه‌ای کاملا قابل مشاهده ميان اين جنبش انقلابی و مبارزه پيش‌رونده زنان بر ضد حجاب اجباری می‌بينيم، و از سوی ديگر می‌بينيم که در متن اين جنبش انقلابی اعتراضات اجتماعی متنوعی که شاهد بالاگرفتن‌اش بوده‌ايم پيوند می‌خورند. اتفاقی که پيش از آن رخ نداده بود. به طور مثال، در دی‌ماه ۹۶ دو رويداد مبارزاتی تاثيرگذار اتفاق افتاد: يکی، اعتراض نمايشی ويدا موحد که در خيابان انقلاب تهران بی هيچ حجاب، شال سفيدی را همچون پرچم به اهتزاز درآورد؛ اقدامی که به کمپين “دختران خيابان انقلاب” برای اعتراض عليه حجاب اجباری منجر شد. و ديگری، خيزش مردمی گسترده در ده‌ها شهر ايران که به سرعت شعارهای سياسی بر ضد سيستم حاکم و در راس آن ولی فقيه را طنين‌انداز کرد.

اما اين مبارزات به هم پيوند نخورد، همچنان که اين امر برای اعتراضات متنوع ديگری هم رخ نداد که در اين سال‌ها بارها و بارها در نقاط مختلف کشور به پا خاستند و سرکوب شدند، به عقب رانده شدند. عاقبت اما “انقلاب مهسا” اين پيوند را حول شعار “زن، زندگی، آزادی” ميسر کرد. چرا و چگونه؟

آيا نمی‌توان دليل شاخص را در اين واقعيت يافت که کشته شدن مهسای جوان (ژینا) در بازداشت گشت ارشاد، نمايش تکان‌دهنده‌ای از گستردگی و عمق سرکوب شهروندان و بی‌حقوقی مطلق آنان پيش چشم  می ‌نهاد؟ آری چنين بود. و در همان حال، اين دريافت، واقعيت ديگری را همچون سيلی به گوش همگان می‌کوفت؛ اينکه حجاب اجباری پرچم ايدئولوژيک سيستمی است که در آن کنترل زنان و فقدان آزادی آنان پايه‌ريز اختناق و بی‌حقوقی شهروندان است.

اينچنين، شعار “زن، زندگی، آزادی” بيانگر خواست‌های سرکوب‌شده آحاد جامعه ايران از زن و مرد شد؛ خواست‌هایی که ترانه “برای” شروین حاجی‌پور را به سرود اين انقلاب بدل کرد…

شهلا شفیق- دویچه وله

۱۷ اسفند ۱۴۰۱

آیا انقلاب زن، زندگی، آزادی تمام شده است؟

در ۶ ماه گذشته، ایران شاهد جنبش اجتماعی قدرتمندی بوده که به انقلاب زن، زندگی، آزادی شهرت یافته و هدف آن به چالش کشیدن ساختارهای مردسالارانه‌ای بوده که شالوده حکمرانی در جامعه ایرانی را بنا نهاده است. در حالی که پروفسور یراوند آبراهامیان (در مصاحبه اخیر با یورونیوز فارسی) این بحث را مطرح کرده که این انقلاب که از نظر او بیشتر جنبه سیاسی داشته به پایان رسیده، (از نظر من) این تحلیل یک واقعیت را نادیده می‌گیرد و آن این است که این یک انقلاب اجتماعی هم بود.

تمایز میان انقلاب اجتماعی و سیاسی بسیار مهم است. یک انقلاب سیاسی به دنبال تغییر قدرت و ساختار حکومت است و اغلب در پی سرنگون کردن رژیم حاکم یا دولت وقت است. این در حالی است که یک انقلاب اجتماعی در پی متحول کردن جامعه، فرهنگ و ساختارهای اقتصادی است که به زندگی افراد شکل می‌دهند. انقلاب «زن، زندگی، آزادی» یک انقلاب اجتماعی است چرا که در پی به چالش کشیدن هنجارها و ارزش‌های به شدت ریشه‌دار مردسالارانه و متحول کردن اثرات آن در ساختار حکومت در جامعه ایران است.

این ساختارها به شدت در تار و پود جامعه و فرهنگ ایرانی ریشه دارد و بر همه جنبه‌های زندگی مردم ایران تاثیر دارد. انقلاب مهسا به دنبال به چالش‌کشیدن این ساختارها است و راهکاری که برای رسیدن به آن برگزیده، توانمندکردن زنان و افراد جامعه است تا نقش فعال‌تری در اجتماع خود و در جامعه ایرانی ایفا کنند. این جنبش به دنبال ایجاد مساوات و عدالت برای همه ایرانیان بر مبنای آزادی فردی است. البته چنین تغییری آسان نخواهد بود چرا که ساختارهای مردسالارانه در جامعه ایرانی عمیق و از سوی بخش اصولگرا و سنتی جامعه ایران و همچنین حکومت به شدت مورد حمایت است.

کشمکش برای احیای حقوق زنان، آزادی‌های فردی و حقوق بشر در ایران، تنها با تغییر رژيم و اصلاح قوانین و سیاست‌ها ممکن نیست بلکه چنین تغییری باید در نحوه تفکر و رفتار افراد جامعه هم پدید آید. انقلاب‌های اجتماعی برای شکل‌دادن و تغییر عمیق در باورها و ارزش‌های جامعه و ایجاد رفتارهای نو به زمان بیشتری نیاز دارند. به همین علت هم این جنبش با چالش‌های جدی روبروست؛ چه سرکوب از سوی حکومت و چه مقاومت از سوی نیروهای محافظه‌کار و اصولگرای جامعه ایران.

با وجود همه این چالش‌ها، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» همین حالا هم دستاوردهای بسیار مهمی داشته است. این روزها زنان در ایران توانسته‌اند آزادی و فرصت‌های بیشتری نسبت به قبل از این انقلاب به دست آورند و حضور آنها در عرصه علنی جامعه ایران هم بسیار نمایان‌تر شده است. این جنبش توانسته آگاهی را نسبت به ضرورت عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی بالا برده و بسیاری از ایرانیان را به مشارکت برای احیای حقوق زنان مشتاق کند.

بر همین اساس، اگرچه انقلاب مهسا برای رسیدن به اهداف خود در مقایسه با یک انقلاب سیاسی به زمان بیشتری نیاز دارد، اما اثرات اجتماعی آن عمیق‌تر و میراث آن پایدارتر خواهد بود به طوری که نسل‌های آینده هم از دستاوردهای آن سود خواهند برد.

کمال آذری، محقق تاریخ، نویسنده کتاب «ایران محور امید»

Pars tv network

خیزش «زن، زندگی، آزادی»: ملاحظاتی راهبردی برای یک جمع‌بندی

۱۰۰ روز از آغاز جنبش می‌گذرد. سازماندهی و آرایش‌ مجدد جنبش سراسری و گذر از گرگ و میش سایه‌های درهم تنیده عدم قطعیت، نیازمند پاسخ به سه مساله استراتژیک است: مساله بازتولید، مساله دیپلماسی، مساله جبهه متحد. اولین این مردان «روبسپیر»، دومی «دانتون» و سومی «مارا» نام داشت. آنها در سالن تنها بودند. در مقابل دانتون یک لیوان و یک بطری شراب پوشیده از گرد و غبار قرار داشت که یادآور لیوان آبجوی لوتر بود، روبروی مارا یک فنجان قهوه، و در مقابل روبسپیر چند کاغذ بود.

این تصویرسازی رمانتیک ویکتور هوگو از همه عناصر ذهنی‌ای است که برای انقلاب لازم است:‌ کاغذ، شراب و قهوه.

تصویرسازی هوگو اگرچه زیادی مردانه است،‌ اما فهرست پیشنهادی‌‌اش از مواد لازم برای یک تشکیل کارگروه انقلابی همچنان به‌روز است: کاغذ یا ایده و آگاهی، شراب یا شور و شجاعت و قهوه یا هوشیاری و بیداری استراتژیک.

خیزشی که طی ۱۰۰ روز گذشته ایران را در نوردید، جلوه‌های درخشانی از اتصال ایده و شور، آگاهی و شجاعت را به نمایش گذاشت. همراه با کنار رفتن روسری‌ها، حجاب عمومی ترس نیز  فرو ریخت، بند از خودبیگانگی اراده سیاسی گسسته شد و به ویژه نوجوانان و زنان و ملیت‌های ستم‌دیده صحنه‌های مثال‌زدنی از شور و شجاعت و زندگی را رقم زدند.  به لطف شعار الهام‌بخش «زن، زندگی، آزادی» نیز، اید‌ه‌ها برای یک زندگی خوب و شایسته کم نیستند. موضوع یادداشت پیش‌رو، نه ایده و شجاعت بلکه مساله خرد استراتژیک برای تاب آوردن سایه‌ها و ابهام‌های پیش از سپیده‌دم در شب بلند مبارزه است.

با گذشت بیش از سه ماه از آغاز خیزش سراسری، و در شرایطی که به نظر اعتراضات وارد فازی از فرود نسبی شده و کاهش نسبی اعتراض‌های خیابانی می‌تواند به افزایش نسبی تردید‌ها و عقب‌نشینی‌ در تاریکی بیانجامد، بازاندیشی راهبردی در مورد موانع عینی و ذهنی، درون‌زا و بیرون‌زا در پیشبرد و تعمیق جنبش، دستورکاری ضروری و فوری است.

به راه افتادن ماشین اعدام جمهوری اسلامی خود می‌تواند نشانه‌ای تغییر فاز در خیزش عمومی باشد. برخلاف خشونت و کشتار پلیسی خیابانی که هدفش مهار و پایان بخشیدن به اعتراضات است،‌ اعدام خشونتی برای نمادین ساختن پایان است. جمهوری اسلامی بر خلاف موج‌های اعتراضی پیشین نتوانست با برگزاری تجمع هوادارانش (مانند آنچه در ۹ دی ۸۸ اتفاق افتاده) نوعی اختتامیه نمادین برای اعتراضات برپا کند و حالا از طریق چوبه‌های دار در پی تحمیل تقویم خود به روند خیزش سراسری است. 

اگرچه رسانه‌های تبلیغاتی حکومت اعتراضات را با فعل گذشته صرف می‌کنند، گمانه‌زنی‌های غیرحکومتی همگی بر تداوم یا بازگشت جنبش تاکید دارند، و عطف به اراده و ذهنیت انقلابی حاکم بر انبوه مخالفان و یا با تکیه بر عنیت اجتماعی (و نظر به بحران فزاینده اقتصادی، کسری بودجه و حقوق‌های عقب‌افتاده) خبر از قریب‌الوقوع بودن فوران‌های سیاسی و اجتماعی در پی خیزش «زن، زندگی، آزادی» می‌دهند.

در وقفه کنونی، آنچه ضروت دارد ترسیم افق پیش‌رو در پرتو تجربه‌ها، تضادها و بن‌بست‌های گذشته است. علیرغم شدت و گستردگی بی‌سابقه اعتراضات، جمهوری اسلامی در برابر اعتراضات یکپارچه باقی مانده است. شکاف درون حاکمیت و در نتیجه عقب‌شینی نسبی بخش‌های از هیات حاکمه نقطه عطفی است که می‌تواند توازن قوا را به شکل برگشت‌ناپذیری به نفع جنبش تغییر دهد. برای رسیدن به چنین نقطه‌ای سه کلید یا راه‌حل طلایی در مباحثات و گفت‌وگوهای عرصه عمومی طی سه ماه گذشته مطرح شده است:

الف) ائتلاف فراگیر نیروهای مخالف

ب) قطع کامل روابط دیپلماتیک غرب با جمهوری اسلامی

ج) اعتصاب سراسری…

امیر کیان‌پور

رادیو زمانه – ۳ دیماه ۱۴۰۱

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

گزارش خبری

گزارش خبری

مادر نفس حاجی شریف از ابعاد پنهان پرونده برخورد با دخترش می گوید زمانی که شکایت کردم، نگاه عاقل اندرسفیهی به من انداخت و گفت: «زنگ زدی ۱۹۷؟ حالا بدو زنگ بزن ببین چی‌کار برات می‌کنه؟ فکر کردی گوش ما رو می‌برن؟» نه تنها نگران برخوردهای حقوقی و قضایی نبودند، بلکه مرا...

تصادفات در ایران سالانه ۱۷۰۰۰ کشته و ۴۴۰۰۰ معلول برجا می‌گذارد

تصادفات در ایران سالانه ۱۷۰۰۰ کشته و ۴۴۰۰۰ معلول برجا می‌گذارد

رئیس گروه آموزشی و مرکز تحقیقات سلامت درحوادث و بلایا دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی اعلام کرد: حوادث ترافیکی، سالانه بیش از ۱۷ هزار کشته و بیش از ۴۴ هزار معلول دائمی برجای می‌گذارد. به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم ؛ حمیدرضا خانکه همزمان با هفته سلامت...

0 Comments

0 Comments