شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

بیانیه شورای ملی تصمیم

بیانیه شورای ملی تصمیم

مردم ایران، مردم اسرائیل و مردم جهان جنگ نمی ‌خواهند

رژیم مطلقه ولایت فقیه خامنه‌ای و دولت راست افراطی نتانیاهو، از سفره مردم و با جان فرزندان مردم، برای بقای خود، بر طبل جنگ می‌کوبند. میلیاردها دلار اسلحه، جان و مال مردم ایران، اسرائیل و فلسطین در آتش این نظامیگری و جنگ‌افروزی نابود می شود.

رژیم مطلقه ولایت فقیه خامنه‌ای که خود بارها مصونیت و تقدس حریم سفارتخانه‌ها را با حمله به سفارت امریکا، انگلستان و عربستان زیر پا گذاشته، این بار حمله‌ی اسرائیل به مقر فرماندهی سپاه پاسداران در سوریه را بهانه قرار داده، مستقیم از خاک ایران به اسرائیل حمله کرد.

حکومت اسلامی در این حمله از ۳۳۱ پرتابه شامل ۱۸۵ پهپاد، ۳۶ موشک کروز و ۱۱۰ موشک زمین به زمین که در مجموع حامل ۶۰ تن مواد منفجره بوده، استفاده کرده است. بنا به تخمین آگاهان نظامی بدون در نظر گرفتن هزینه‌های لجستیکی و انسانی، ۵۰۰ میلیون دلار از سفره مردم ایران هزینه شده است.

اسرائیل با کمک امریکا، انگلیس، فرانسه و اردن، موشک‌های بالستیک را با استفاده از سامانه پیکان و موشک‌های کروز را با موشک‌ها سرنگون کرده و پهپاد‌ها را با هواپیما‌ هدف قرار داده است. اسرائیل حدود ۱,۳۵ میلیارد دلار برای عملیات دفاعی خود هزینه کرده است.

هر چند مسئولیت اصلی این جنایات با خامنه‌ای و نتانیاهو و رهبران حکومت اسلامی و کابینه جنگی اسرائیل است، ولی ما با تفرقه، سکوت و بی‌عملی در این عملیات شریک جرم هستیم.

حکومت اسلامی یکی از اصلی‌ترین عامل بی‌ثباتی در منطقه، فقر و فلاکت، بیکاری و سرکوب مردم و نابودی ایران است. با وجود حکومت اسلامی، ایران هرگز رنگ آرامش، صلح و رفاه همگانی را نمی بیند. شورای ملی تصمیم از همه‌ی شخصیت‌ها و تشکل‌های مردمی و ایراندوست می‌خواهد که دست به دست هم داده با تشکیل رهبری جمعی، جبهه گسترده همگانی، مجلس ملی و نهادهای تبلیغی و لجستیکی لازم مبارزه برای سرنگونی حکومت اسلامی و رسیدن به حکومت دموکراسی مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‌های پیوست آن را، تسهیل کنیم.

نه به جنگ و ویرانی، آری به صلح و سازندگی

شورای ملی تصمیم

۲۸ فروردین ۱۴۰۳ – ۱۶ آوریل ۲۰۲۴

بیانیه شورای ملی تصمیم در حمایت از ۸۴ سازمان حقوق بشری در محکومیت اعدامهای متهمین مواد مخدر توسط جمهوری اسلامی!

بیانیه شورای ملی تصمیم در حمایت از ۸۴ سازمان حقوق بشری در محکومیت اعدامهای متهمین مواد مخدر توسط جمهوری اسلامی!

دهها سازمان حقوق بشری ایرانی و خارجی طی یک فراخوان عمومی از سازمان ملل خواستند که «یک نهاد سازمان ملل نباید شریک اعدامهای مواد مخدر باشد». این مضمون اشاره دارد به نهادهای بین المللی که همچنان با نهادهای جمهوری اسلامی در کاهش بحران مواد مخدر همکاری می کنند بدون آنکه اشاره ای به اعدام های بی رویه ای گردد که از متخلفین به محکومین مواد مخدر در ایران جانشان گرفته می شود.

سازمانهای حقوق بشر در روز چهارشنبه ۱۰ آوریل ۲۰۲۴ در ارسال یک بیانیه رسمی و عمومی تقاضای خود را در محکومیت جمهوری اسلامی نسبت به اعدامهای محکومین مواد مخدر تذکر می دهند که روزانه جان متهمین را می گیرند بدون آنکه به بستر و علل اصلی چنین تخلفاتی اشاره داشته یا در کاهش آن علل برنامه درخوری ارائه دهند.

شورای ملی تصمیم در حمایت از چنین کارزار و بیانیه ای نسبت به اعدام هر نوع متهم و متخلفی که در دادگاههای جمهوری اسلامی تایید می شود،‌ معترض است و از مجامع بین المللی تقاضا دارد تا نسبت به چنین رویکردهای قرون وسطی جمهوری اسلامی در حل بحران و کاهش مواد مخدر در جامعه ایران واکنش درخور نشان دهد.

شورای ملی تصمیم

۲۳ فروردین ۱۴۰۳، ۱۱ آوریل ۲۰۲۴

این بیانیه به شکل زیر در شبکه ها و رسانه های معتبر بازنشر یافته است:

۸۴ سازمان حقوق بشری: یک نهاد سازمان ملل نباید شریک اعدام‌های مواد مخدر باشد

۱۰ آوریل ۲۰۲۴

اعدام بیش از یک نفر در روز به بهانه جرائم مرتبط با مواد ‌مخدر باید برای مردم و جامعه جهانی به امری تحمل‌ناپذیر تبدیل شود

سازمان حقوق بشر ایران همراه با هشتاد و یک سازمان و نهاد ایرانی و بین‌المللی مدافع حقوق بشر با صدور بیانیه‌ای، خواستار آن شدند که ادامه‌ی همکاری «دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد» (UNODC) با جمهوری اسلامی ایران به توقف اعدام‌های مربوط به مواد مخدر مشروط شود.

آن‌ها از آغاز یک کارزار بین‌المللی فراگیر در این باره خبر داده‌اند.

در این بیانیه آمده است: «اگر هزینه این اعدام‌ها را برای جمهوری‌اسلامی بالا نبریم، بیم آن می‌رود که در ماه‌های آینده صدها نفر به اتهام‌های مرتبط با مواد مخدر اعدام شوند. ما از تمام نهاد‌ها و فعالان حقوق‌بشری و کنشگران سیاسی می‌خواهیم تا در یک کارزار جهانی ویژه برای توقف اعدام‌های مرتبط به جرائم مواد مخدر شرکت کنند.»

محمود امیری‌مقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، با ذکر این‌که «در سال گذشته  جمهوری‌اسلامی با هدف ارعاب جامعه و پیشگیری از اعتراض، دست کم ۴۷۱ نفر را با اتهام‌های مرتبط به مواد‌مخدر اعدام کرد بدون آنکه هزینه‌ای برایش داشته باشد»، گفت: «هدف از این اقدام‌ مشترک، حساس کردن بیشتر جامعه‌جهانی و افکار عمومی نسبت به اعدام متهمان مواد‌مخدر در ایران و بالا بردن هزینه سیاسی این اعدام‌ها برای حکومت است. اعدام بیش از یک نفر در روز به بهانه جرائم مرتبط با مواد‌مخدر باید برای مردم و جامعه جهانی به امری تحمل‌ناپذیر تبدیل شود».

فراخوان به اقدام مشترک برای توقف اعدام‌های مرتبط با مواد مخدر

اعدام یا قتل عمد حکومتی مهم‌ترین ابزار جمهوری‌اسلامی برای هراس‌افکنی در جامعه و حفظ قدرت است. پس از آغاز خیزش «زن، زندگی، آزادی»، جمهوری‌اسلامی به اجرای احکام اعدام شتاب بیشتری داد و در سال ۲۰۲۳ دست‌کم ۸۳۴ نفر را اعدام کرد.

افرادی که به اتهام‌های مرتبط با مواد مخدر بازداشت شدند، بیش از نیمی از اعدام‌های سال ۲۰۲۳ را تشکیل می‌دهند. ۴۷۱ اعدام متهمان مواد مخدر هیچ هزینه‌ای برای حکومت نداشته‌ است.

این افراد اغلب متعلق به اقشار تهی‌دست و به‌حاشیه‌رانده‌شده‌ی جامعه‌اند. آمار اعدام شهروندان مناطق اتنیکی، به‌ویژه کردها و بلوچ‌ها، به نسبت جمعیت‌شان در ایران، بسیار بالاست. در سال ۲۰۲۳ شهروندان بلوچ یک‌سوم‌ اعدام‌های مواد مخدر را تشکیل ‌دادند.

متهمان جرائم مواد مخدر بدون دادرسی عادلانه و براساس اعترافات گرفته‌شده زیر شکنجه توسط دادگاه‌های انقلاب به اعدام محکوم می‌شوند و اغلب دسترسی به وکیل انتخابی ندارند.

اعدام متهمان مواد مخدر واکنش درخور بین‌المللی نداشته و اعدام روزانه‌ی آن‌ها  با سکوت رسانه‌ای همراه است. همین امر باعث شده تا جمهوری‌اسلامی نسبت به سه سال پیش با کمترین هزینه  اعدام‌های مرتبط با جرائم مواد‌مخدر را ۱۸ برابر افزایش دهد.

از سوی دیگر «دفتر مقابله با مواد‌مخدر و جرم سازمان‌ملل متحد» که در زمینه مبارزه با قاچاق مواد مخدر با جمهوری اسلامی همکاری می‌کند، نه تنها هیچ واکنشی به افزایش شدید اعدام‌های مرتبط با جرائم مواد مخدر نشان نداده‌ است، بلکه در سال گذشته یک قرارداد جدید همکاری هم با جمهوری‌اسلامی امضا کرد. این همکاری علاوه بر مشروعیت دادن به اعدام‌های حکومت، از طریق کمک‌های مالی و تجهیزاتی منجر به اعدام‌های بیشتر می‌شود.

اگر هزینه این اعدام‌ها را برای جمهوری‌اسلامی بالا نبریم، بیم آن می‌رود که در ماه‌های آینده صدها نفر به اتهام‌های مرتبط با مواد مخدر اعدام شوند. ما از تمام نهاد‌ها و فعالان حقوق‌بشری و کنشگران سیاسی می‌خواهیم تا در یک کارزار جهانی ویژه برای توقف اعدام‌های مرتبط به جرائم مواد مخدر شرکت کنند. 

هدف این کارزار انعکاس صدای بی‌صداترین قربانیان ماشین اعدام و ارعاب حکومت است. ما همچنین از «دفتر مقابله با مواد‌مخدر و جرم سازمان ملل متحد» می‌خواهیم که هرگونه همکاری با جمهوری‌اسلامی را مشروط به توقف کامل اعدام‌های مواد مخدر کند.

نهاد‌های امضاء‌کننده:

نهاد‌های امضاء‌کننده:

۱. سازمان حقوق‌ بشر ایران

۲. کمیته بین‌المللی علیه اعدام

۳. کارزار جهانی نه به اعدام در ایران

۴. ائتلاف جهانی علیه مجازات اعدام

۵. کانون مدافعان حقوق‌ بشر (شیرین عبادی)

۶. ایمپکت ایران

۷. باهم علیه مجازات اعدام

۸. سازمان بین‌المللی کاهش آسیب

۹. جمعیت حقوق بشر کردستان- ژنو

۱۰. حال وش

۱۱. کمپین فعالین بلوچ

۱۲. شبکه حقوق‌ بشر کردستان

۱۳. شش‌رنگ ‌(شبکه لزبین‌ها و ترنسجندرهای ایرانی)

۱۴. سازمان حقوق‌ بشری کردپا

۱۵. سازمان حقوق بشر اهواز

۱۶. عدالت برای ایران

۱۷. مرکز اسناد حقوق بشر ایران

۱۸. نهاد حقوق بشر مردم آذربایجان در ایران- آهراز 

۱۹. گروه حقوق بشر بلوچستان

۲۰. کمپین حقوق بشر ایران

۲۱. سازمان اتحاد برای ایران

۲۲. سازمان حقوق بشری هه‌نگاو

۲۳. سازمان حقوق بشری هانا

۲۴. رسانک

۲۵. همه حقوق‌بشر برای همه در ایران

۲۶. اتحاد برای پایان‌دادن به اعدام‌ها در ایران

۲۷. بنیاد سیامک پورزند

۲۸. بنیاد مرکز سانی (ایالات متحده آمریکا)

۲۹. به قابیل دست نزنید

۳۰. سازمان لغو مجازات اعدام در عراق

۳۱. گزینه‌های نجات لیبریا

۳۲. آکات بلژیک

۳۳. اتحادیه مسیحی برای پیشرفت و دفاع از حقوق بشر (جمهوری دموکراتیک کنگو)

۳۴. گروه پشتیبانی متقابل (گواتمالا)

۳۵. تمرکز بر مجازات اعدام (ایالات متحده آمریکا)

۳۶. جمعیت کلیدی و آسیب‌پذیر تانزانیا

۳۷. پروژه عدالت در مجازات اعدام (استرالیا)

۳۸. عدالت الئوس، دانشگاه موناش استرالیا

۳۹. آکات آلمان

۴۰. ائتلاف آلمان برای لغو مجازات اعدام

۴۱. انجمن فدرال پناهندگان ویتنامی در جمهوری فدرال آلمان

۴۲. کارگروه عدالت انتقالی (کره جنوبی)

۴۳. سازمان فرانسوی اومانیتی دیاسپو

۴۴. فدراسیون حقوق بشر ایتالیا

۴۵. سازمان سلام برای دموکراسی و حقوق بشر (حوزه خلیج فارس)

۴۶. آکات فرانسه

۴۷. کمیته آزادی زندانیان سیاسی

۴۸. انجمن پژوهشگران ایران

۴۹. جمعیت حقوق‌ بشر آذربایجان – ارک

۵۰. کانون خاوران

۵۱. نیکا، شبکه ایرانیان خواهان آزادی و دموکراسی

۵۲. کمپین برای آزادی کارگران زندانی

۵۳. سازمان آلمانی زنان برای آزادی

۵۴. همبستگی با انقلاب مردم ایران- فرانکفورت و ماینز

۵۵. صدای ایرانیان- فرانکفورت

۵۶. برمش- صدای زنان بلوچستان

۵۷. انجمن بین المللی پزشکان و کادر درمان ایران (آیفا)

۵۸. انجمن اقدام برای حقوق‌ بشر

۵۹. کانون سیمرغ کِبِک

۶۰. انسان آزاد (آلمان)

۶۱. کادر درمان برای دموکراسی و حقوق بشر- برلین

۶۲. بنیاد نه‌مران

۶۳. استقلال و برابری پایدار زنان

۶۴. اعدام کودکان را متوقف کنید

۶۵. سازمان هانای رۆژهەلات

۶۶. البرز- گروهی از حامیان خیزش زن-زندگی-آزادی (پاریس)

۶۷. فدراسیون کامیونیتی‌های تَرامِلی

۶۸. سازمان هوار هلپ آلمان

۶۹.  شبکه ایرانیان نروژ

۷۰. انجمن همبستگی برای ایران

۷۱. مینه‌سوتا برای ایران

۷۲. همه برای ایران (سوئیس)

۷۳. مرکز حقوق بشر زاگرس

۷۴. مرکز گزارشگران حقوق بشر کردستان

۷۵. فوروم همبستگی ایرانیان نروژ

۷۶. زن -زندگی-آزادی ملبورن

۷۷. فمینسیتا بن (فعالان ایرانی فلینتا در بن آلمان)

۷۸. کانون حامیان عدالت

۷۹. سازمان قدرت بین‌المللی زنان

۸۰. مسیر همبستگی برای ایران (کِبِک کانادا)

۸۱. پزشکان داوطلب کردستان

۸۲. گروه رِو ایران

۸۳. زن زندگی آزادی دارمشتات

۸۴. گروه زنان کردستان ایران

یادی از کنش گران مدنی

یادی از کنش گران مدنی

کشمکش حکومت سرکوب با فعالین رشید محیط زیست

شورای ملی تصمیم

از راست به چپ: امیرحسین خالقی، هومن جوکار، سپیده کاشانی، حجت کرمانی (وکیل دادگستری) طاهر قدیریان، سام رجبی، نیلوفر بیانی و عبدالرضا کوهپایه

سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، هومن جوکار، مراد طاهباز، طاهر قدیریان، کاووس سیدامامی، سام رجبی و امیرحسین خالقی در  سال ۱۳۹۶ بازداشت و دو سال در سلول‌های انفرادی ۲-الف سپاه پاسداران تحت شدیدترین فشارهای روحی و روانی همراه با شکنجه جسمی نگه داشته شدند. قوه‌ قضاییه جمهوری اسلامی اتهام این افراد را “جاسوسی” و “همکاری با دول متخاصم” عنوان کرده بود. در جریان بازجویی‌ها، کاووس سیدامامی، استاد دانشگاه و از چهره‌های شناخته‌شده حوزه محیط‌ زیست به طرز مشکوکی در سلول خود جان سپرد. مقامات زندان مرگ وی را ناشی از “خودکشی” عنوان کردند و خانواده وی را برای تأیید این ادعا تحت فشار برای اعتراف اجباری تلویزیونی قرار دادند. خانواده سیدامامی در نهایت مجبور به خروج از کشور شدند. مراد طاهباز، شهروند چندتابعیتی شهریور ۱۴۰۲ با یک شهروند ایرانی زندانی در آمریکا مبادله شد. عبدالرضا کوهپایه، امیرحسین خالقی و سام رجبی در سال‌های گذشته آزاد شدند. چهارنفر باقیمانده این هفته مشمول “عفو عید فطر” قرار گرفته و از زندان آزاد شدند. (دویچه وله – ۱۰ آپریل ۲۰۲۴)

چالش ها و موانع محیط زیست ایران

ایران با چالش های متعددی در زمینه محیط زیست روبرو است که می توان آنها را در رسته های زیر طبقه بندی کرد:

۱. کمبود آب: «خشک سالی، بحران آب های زیرزمینی، ، آلودگی منابع آب»

۲. آلودگی هوا: «آلودگی کلانشهرها، ریزگردها، آلودگی صنعتی»

۳. تخریب جنگل ها: «قطع بی رویه درختان، آتش سوزی، توسعه غیر پایدار»

۴. فرسایش خاک: «چرای بی رویه دام، کاهش پوشش گیاهی، مدیریت نادرست منابع طبیعی»

۵. تنوع زیستی: «انقراض گونه ها، تخریب زیستگاه ها، آلودگی محیط زیست»  

به علاوه چالش های دیگری ناشی از عملکرد حکومت باعث زایش بحران در محیط زیست کشور شده است که شامل:

«ضعف مدیریت، فقدان فرهنگ زیست محیطی، ضعف قوانین و مقررات، فشارهای اقتصادی»  

به علاوه مواردی چون؛ «مخاطرات طبیعی شامل خشکسالی‌های دوره‌ای، سیل، طوفان‌های گرد و غبار، طوفان‌های شن، زلزله در امتداد مرز غربی و شمال شرقی و زمین‌لرزه (زلزله) به عنوان عوامل هشداردهنده زیست محیط ایران محسوب می شود»

چالش های جاری در زیست‌محیط ایران؛ آلودگی هوای ناشی از انتشار گازهای گلخانه‌ای توسط وسایل نقلیه به ویژه در مناطق شهری، عملیات پالایشگاه‌ها، پساب‌های صنعتی، جنگل‌زدایی، چرای بیش از حد، بیابان‌زدایی، آلودگی نفتی در خلیج فارس، خسارت به تالاب‌ها در اثر خشک‌سالی، تخریب خاک (شوری خاک)، ذخیره ناکافی آب آشامیدنی، آلودگی آب ناشی از فاضلاب بی‌حفاظ و پساب صنعتی، شهرنشینی بی رویه، فرسایش خاک که در سال ۲۰۱۱ ایران از نظر فرسایش خاک رتبه بدترین کشور جهان را داشت.  کاهش منابع آب و تخریب زمین، متعاقباً با تأثیرات نامطلوب تغییرات آب ‌و‌هوایی تشدید می‌شود.

دفع زباله؛

طبق آمار سال ۲۰۱۶، هر روز در کشور ۵۰ هزار تن زباله تولید می‌شود که حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد آن به صورت بهداشتی دفع می‌شود. ایران سالانه بیش از ۸ میلیون تن مواد زائد خطرناک تولید می‌کند. که سالانه ‌میلیون‌ها تن کود شیمیایی‌ و سم‌، وارد محیط ‌زیست‌ می‌شود. ازطرفی‌ راه‌سازی‌ و خانه‌سازی‌ خطری جدی محسوب میگردد.

جنگل‌تراشی

ایران هرگز جنگل زیادی نداشته است و در طول نیم‌قرن گذشته نزدیک به نیمی از آن ناپدید شده‌است. آخرین آمار نشان می‌دهد که پوشش جنگلی به حدود ۱۱ میلیون هکتار کاهش یافته است که تنها ۶ درصد از کل کشور است. عوامل اصلی، تبدیل جنگل به زمین زراعی، قطع درختان، شهرنشینی و ویلاهای تعطیلات است. آتش‌سوزی در سال‌های اخیر خسارات سنگینی به‌ویژه در کوه‌های زاگرس و در پارک ملی گلستان -اولین ذخیره‌گاه زیست‌کره ایران و جایگاه تقریباً ۲۰ درصد از گونه‌های گیاهی ایران- به بار آورده‌است. چند سال پیش، بلوط‌‌های زاگرس -که تقریباً نیمی از پوشش جنگلی باقی‌مانده ایران را تشکیل می‌دهند- شروع به تسلیم شدن در برابر پاتوژن قارچی کشنده Biscogniauxia mediterranea کردند که باعث آفتی به نام بیماری زغالی بلوط می‌شود. علاوه بر این، به دلیل کاهش بارندگی و خشکسالی‌های بیشتر، آتش‌سوزی در جنگل‌ها در حال افزایش است.

بحران هزینه های زیست محیطی ایران

طبق شاخص عملکرد زیست محیطی سال ۲۰۱۲ که از سوی دانشگاه های یِیل و کلمبیا انجام شده و ۲۲ فاکتور محیطی چون «منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی، و تغییرات آب و هوایی را مورد بررسی قرار داده بودند، ایران از میان ۱۳۲ کشور مورد مطالعه، در جایگاه ۱۱۴ ام قرار گرفت. پس می توان اظهار داشت بحران های زیست محیطی در ایران از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بررسی و تجزیه و تحلیل این معضلات ضرورت دارد.

طبق برآورد بانک جهانی هزینه سالانه تخریب محیط زیست در ایران هم اکنون نیز به میزان هولناک ۵ تا ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است. در مقایسه به بیان اداره حسابرسی دولت آمریکا تحریم های طاقت فرسای واشنگتن و جامعه بین المللی در سال ۲۰۱۲ تنها توانستند ۴/۱ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را کاهش دهند .

نگاهی به کارنامه فعالان محیط زیست و بخش سرکوب شده جامعه مدنی

جامعه مدنی از کانون های سرکوب در حیات جمهوری اسلامی محسوب می شود. خصوصا فعالان زیست محیطی که بارها مورد تهاجم نیروهای سرکوبگر قرار گرفته اند و به شکل دسته جمعی بازداشت و روانه زندان شده اند. بازداشت نزدیک به ۵۵ نفر از فعالان محیط زیست در شهرهای مختلف ایران در بهمن و اسفندماه ۱۳۹۶، نخست با بازداشت هفت نفر از فعالان محیط زیست، کلید خورد. هومن جوکار، امیرحسین خالقی، سام رجبی، طاهر قدیریان، نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، مراد طاهباز، کاووس سیدامامی، و عبدالرضا کوهپایه از جمله بازداشت‌شدگان بهمن‌ماه و اسفندماه سال ۹۶ به‌شمار می‌روند. شماری از بازداشت‌شدگان زمستان ۱۳۹۶، از مسئولان و همکاران مؤسسه «حیات وحش پارسیان» بودند و شماری دیگر از آن‌ها با مؤسسه «حافظان طبیعت لاوردین» همکاری داشتند.

از مشهورترین فعالان محیط زیست منتسب به این سرکوب می‌توان از کاوه مدنی، کاووس سیدامامی و فرشید هکی همچنین برخی کارشناسان محیط زیستی شامل دستگیرشدگان و برخی مانند محسن اسلامی نیز اشاره کرد و نام برد. کاوه مدنی، معاون پیشین سازمان حفاظت محیط زیست و محسن اسلامی استاد یار دانشگاه و کارشناس آلودگی‌های زیست محیطی از سمتشان استعفا داده و به تبعید خودخواسته رفتند. کاووس سیدامامی به طرز مشکوکی تحت نام خودکشی در زندان کشته شد. قوه قضائیه مرگ سیدامامی را «خودکشی در زندان» اعلام کرد ولی خانواده، همکاران و دوستان وی این ادعا را تکذیب کرده‌اند. سازمان عفو بین‌الملل مرگ کاووس سیدامامی را «مشکوک» خواند و رسماً از مسئولان حکومت ایران خواستار کالبدشکافی پیکر این استاد پیشین دانشگاه شد. رده علمی فعالین بازداشت شده محیط زیستی قابل ذکر است که جهت گیری فعالیتهای آنان را روشن می سازد؛

طاهر قدیریان دانشمند جوان برگزیده سال ۲۰۰۸ یونسکو.

نیلوفر بیانی کارشناس دفتر سازمان ملل.

هومن جوکار رئیس پروژه بین‌المللی حفاظت از یوز ایرانی.

سپیده کاشانی کارشناس نخبه دانشکده محیط‌ زیست.

امیرحسین خالقی فعال برجسته محیط زیست که توانست دامداران مناطق حفاظت شده را راضی کند دام‌های خود را از این مناطق بیرون ببرند.

مراد طاهباز تاجری ایرانی دو تابعیتی که سرمایه خود را صرف حفاظت از حیات وحش ایران کرده است.

محسن اسلامی (تحت تعقیب، اقامت در سوئیس) کارشناس نخبه شیمی محیط زیست و آلودگی‌های منابع آبی و استادیار دانشگاه که گزارش‌های کارشناسی مربوط به آثار سوئ احداث سد گتوند از جانب اوست.

کاوه مدنی دکترای محیط زیست و معاونت کل ریاست محیط زیست ایران.

شورای ملی تصمیم یاد همه عزیزان و کنشگران مدنی محیط زیستی را پاس می دارد و از حضور و مقاومت آنان در مقابل جنایات هولناک جمهوری اسلامی حمایت می کند و از مجامع بین المللی و حقوق بشری می خواهد که موضع روشن و صریحی برعلیه جمهوری اسلامی و رهایی این عزیزان اتخاد کنند.

 ۲۳ فروردین ۱۴۰۳

۱۱ آپریل ۲۰۲۴

منبع

حزب سبزهای ایران www.iran-e-sabz.org – چند خبر زیست محیطی شامل:

  •  پتروشیمی میانکاله، فرونشست در دشت اصفهان و روضه علی سلاجقه در سفرش به کوبا  ۱۶ تیر ۱۴۰۲
  • همان- منبع جمهوری اسلامی مسئول همەی خسارات واردە بە محیط زیست ایران است- ۱۲ فروردین ۱۴۰۲
  • خطرفزاینده تخریب محیط زیست ایران- به مناسبت روز جهانی محیط زیست ۱۵ خرداد ۱۳۸۶
  • صد و شصت سال زندان و‌۱۴۸۰ ضربه شلاق و جریمه برای ۲۲ تن از فعالان محیط زیست ‌در ایران- ۲۰ فروردین ۱۴۰۱
  • ایسنا خبرگزاری دانشجویی- احکام بدوی متهمان پرونده محیط زیستی (۸متهم پرونده) صادر شد/ ۲۹ آبان ۱۳۹۸
  • ایرانا خبرگزاری جمهوری اسلامی-  مروری بر پرونده فعالان محیط زیست/ ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
  • www.niacouncil.org- جنبش محیط زیست ایران: داستان‌های سرکوب/ ۳ آپریل ۲۰۲۳
  • www.hrw.org- ایران: فعالان محیط زیست همچنان در زندان/ ۱۱ اکتبر ۲۰۱۸
هموطن برای بازسازی واحدهای مسکونی و تجاری خسارت دیده‌ی  سیل‌ در سیستان و بلوچستان کمک کنید

هموطن برای بازسازی واحدهای مسکونی و تجاری خسارت دیده‌ی  سیل‌ در سیستان و بلوچستان کمک کنید

بر اثر بارندگی شدید و سیل  بر راه‌های مواصلاتی، واحدهای مسکونی و تجارتی استان سیستان و بلوچستان خسارت‌های سنگین وارد شده است.

علاوه بر جاده‌ها، بیش از۳۰۰ واحد مسکونی کامل تخریب شده و ۱۵۰۰ واحد مسکونی آسیب دیده، نیازمند تعمیر هستند.

شورای ملی تصمیم تا کنون در حد توان خود به سیل‌زدگان سیستان و بلوچستان کمک کرده است و می‌کند. اکنون عزیزان سیل‌زده برای بازسازی واحدهای مسکونی و تجارتی آسیب‌دیده به کمک نیاز دارند. ما از همه هموطنان، اعضا و هواداران شورای ملی تصمیم می‌خواهیم که به هر طریق که می‌توانند، به عزیزان سیل‌زده در بازسازی خانه‌ها و محل کسب و کارشان کمک کنند. (شماره حساب‌ها در زیر آمده است)

شورای ملی تصمیم ایران

۲۱ فروردین ۱۴۰۳ – ۹ آوریل ۲۰۲۴

کمک نقدی به سیل‌زدگان جنوب بلوچستان از طریق موسسه محسنین وابسته به مسجد مکی زاهدان

براساس درخواست کاربران جهت کمک به سیل‌زدگان در جنوب بلوچستان، کمپین فعالین بلوچ از همه خیرین درخواست می کند کمک های نقدی را به موسسه زیر واریز کنند. موسسه خیریه محسنین (شعبهٔ امداد و خدمات‌رسانی دارالعلوم مکی زاهدان) آمادگی خود را برای «جمع‌آوری کمک‌های نقدی و غیرنقدی» به منظور امدادرسانی به سیل‌زدگان جنوب سیستان و بلوچستان اعلام کرده است. شماره‌کارت بانک رسالت به نام مؤسسهٔ خیریهٔ محسنین زاهدان:

5041727010553152

شماره حساب: 10109262841

شماره شبا: IR590700010002210926284001

شماره تماس: 05433426470

شماره همراه: 09152989280

پاندمیِ دروغ، مسعود نقره کار

پاندمیِ دروغ، مسعود نقره کار

می‌گویند دروغ حُناق نیست که گلوگیر باشد.

اما کم تر گفته و نوشته‌اند که مثل حناق (دیفتری) نوعی بیماری عفونیِ مسری و واگیرداری است که به جای گلوی دروغگو، گلوی جامعه را می‌گیرد تا خفه‌اش کند.
امروزه شاهد جهانگیریِ دروغ و پیامدهای آن که به چالشی بزرگ در زندگی انسان و جامعه بشری تبدیل شده، هستیم. دروغ نقش نخ تسبیحِ و اتصالِ مذهب، سیاست، فرهنگ و اخلاق را به عهده دارد.
می‌گویند و می‌نویسند که اکثر افراد روزانه حداقل یک یا دوبار دروغ می‌گویند. بسیاری از رهبران سیاسی در جهان، رهبران دینی و مذهبی و برنامه سازان و کاربران و گروه‌های فشار در رسانه‌ها و شبکه‌ها از عوامل شیوع دروغ‌اند و روزانه بیش از یک دروغ تحویل مخاطب خود می‌دهند، به ویژه رسانه‌ها، تکنولوژی‌های نوین، اینترنت و محیط‌های دیجیتالی عرصه فعالیت‌های دروغ گویان و دروغ پردازان، و سبب شیوع دروغ در جهان شده‌اند.

برخی براین باورند که همه دروغ می‌گویند و فقط در حرف و ادعا دروغ را پدیده‌ای زشت، ناپسند و مخرب می‌دانند. کار به جایی رسیده است که همین پدیده زشت و ناپسند و مخرب بخشی از هستی این “همه” شده است.
دروغ ادعای غیرواقعی ست که به عمد به جای واقعیت یا حقیقت بیان می‌‌شود، وارونه جلوه دادن و قلبِ واقعیت است. به عنوان مفهومی پیچیده و چند وجهی بیان غیرواقعی، ناهمخوان و گاه متناقض از واقعیت است که بر زندگی فرد، گروه و ساختارهای اجتماعی تاثیر گذار است. دروغ گویی حتی در روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی فضیلت و از ویژگی‌های اخلاقی و ارزشی شده و به زرنگی و حتی”هوشمندی” تعبیر می‌شود، و سرمایه کاری و زندگیِ بسیارانی شده است.
به عرصه سیاست در جهان نظری بیاندازیم، در این عرصه راست گوئی کیمیا ست، راست گویی عامل شکست در رقابت‌ها و مبارزات سیاسی ست و دروغ گوئی پیروز رقابت‌ها و مبارزه سیاسی، و دروغ گویان از برجسته ترین و مردم پسندترین سیاست بازان و سیاست مداران‌اند.
روحانیون در اکثر ادیان، به ویژه ادیان الهی در حرف مخالف دروغگویی‌اند و گاه آن را گناهِ کبیره خوانده‌اند اما در عمل ” آن کار دیگر می‌کنند”. تجربه کرده‌ایم که روحانیون و آخوندهای معمم و مکلایی را که بوی گند دروغ می‌دهند. اکثرادیان، بویژه اسلام و مذهب تشیع کشکولی است از تقبیح و مذمت دروغ در حرف، اما از توجیه و سودمند و ضروری دانستن دروغ آنجا که منافع خودشان طرح می‌شود، غافل نمانده‌اند و در اکثر موارد با “توریه” و مصلحت خواهی جواز دروغگویی صادرکرده‌اند.
تاریخ اسطوره‌ای و حقیقی ما هم سرشار از نکوهش دروغ و دروغ گویی ست و حتی سنگ نوشته‌های تاریخی، زشتیِ دروغ را گوشزد می‌کنند و از اهورامزدا هم به کرات خواسته شده که ما را از دروج (دروغ) دور بدارد. خواندیم و دیدیم و می‌بینم که در عمل کاری از” اهورامزدا” هم بر نیامده است.
ادبیات ما، به ویژه در شعر و نثر علیه ” دیو دروغ” بوده است، کلیله و دمنه، قابوس‌نامه، کیمیای سعادت و اخلاق ناصری تا سروده‌های فردوسی و سعدی و…
اما علیرغم انبوهۀ پندها و اندرزها و خط و نشان کشیدن‌ها برای دروغگویان، این پدیده و تعداد دروغگویان رو به افزایش داشته است. کار به جایی کشیده شده است که دانش” دروغ شناسی” و تیپ‌های گونه گون دروغ و دروغگویی شکل گرفته است.

اینکه چه عواملی سبب شده‌اند تا انسان وجود و زندگی‌اش همزاد و همراه دروغ شود، هنوزپرسش بزرگی ست. آیا دروغگویی روندی روانی و رفتاری ست که با ژن و خون آدمی در آمیخته است؟ آیا عادت آدمیان شده است یا سرشتی و ذاتی ست، و یا به صورت طبیعتی ثانویه جلوه گری می‌کند.
ترس از مجازات و تنبیه و…، نیاز، منفعت طلبی، خودخواهی و خودشیفتگی، سبک زندگی، حسادت و اختلال روانی (دروغ پاتولوژیک) را در زمرۀ عوامل بروز دروغگویی دانسته‌اند.
دروغ تأثیرات روانی، اجتماعی و اخلاقی زیادی بر زندگی انسان‌ها و جوامع می‌گذارد.
افزایش تنش، استرس و نگرانی (ترس ناشی از افشا شدن دروغ)، کاهش اعتماد به نفس، عدم اعتماد و اطمینان در روابط و ایجاد فاصله و جدایی، آسیب‌های اجتماعی و روانی و رفتاری و… از پیامدهای دروغگویی هستند.
برنامه‌های آموزشی و تبلیغاتی با هدف افزایش آگاهی در مورد تأثیرات دروغ‌ می‌تواند جامعه را به سمت رفتارهای صادقانه ترغیب کند. پذیرش و تمکین به دروغ شنیدن و حتی باور به دروغ به خاطر منافع معنوی و مالی از عوامل اپیدمی دروغ است.
یکی از راهکارهای خیلی موثر برای کاهش دروغ گویی این است که قبل از بیان هر سخنی، به پیامدهایی که دروغگویی می‌تواند به همراه داشته باشد فکر شود.
بسیاری از دروغ گویان عادتی و حرفه‌ای، که در میان سیاست بازان و آخوندهایی با اختلال شخصیتی خود شیفتگی به وفور وجود دارند، عادت کرده‌اند وآموخته‌اند که دروغ را راست بگویند. آخوند‌ها و سیاست بازان آخوند صفت دروغ را آنقدر راحت و گاه شیرین بیان می‌کنند یا می‌نویسند که پا منبری‌هایشان حیف‌شان می‌آید باور نکنند.

مسعود نقره کار